- تاریخ درج : ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶
- تعداد بازدید: 4836
- نویسنده : دکتر محسن مردانی کیوی
-
دررفتگي زانو (Knee Dislocation)
در مقايسه با ساير آسيبهاي زانو چندان شايع نيست و بعضي از دررفتگيها قبل از اينكه بيماران به بيمارستان آورده شوند خودبخود جا ميافتند. علايم باليني در دررفتگي حاد زانو مشخص بوده و تشخيص بر اساس دفورميتي- درد و تورم امكانپذير است. تشخيص در بيماران چاق، بيماراني كه دررفتگي در آنها خودبخود جا افتاده است و در بيماران مولتيپل تروما مشكل است. عدم تشخيص به موقع دررفتگي زانو، احتمال تشخيص آسيب شريان پوپليتهال را كاهش ميدهد كه خود ميتواند نتايج وخيمي را براي اندام مبتلا بهمراه داشته باشد.
تقسيمبندي: تقسيمبنديهاي متعددي بر اساس بسته يا باز بودن دررفتگي- با انرژي بالا و با انرژي پايين – قابل جا افتادن (reducible) و غير قابل جا افتادن (Irreducible) ارائه شده است. همچنين بر اساس جابجايي تيبيا نسبت به فمور به انواع (قدامي- خلفي- مديال- لاترال و روتاري) تقسيمشده است.
راديوگرافي دررفتگي زانو
آسيب عروقي: فوريت اساسي در رسيدگي به بيمار دچار دررفتگي زانو آسيب ليگاماني نيست بلكه بررسي آسيب عروقي است. آسيب شريان پوپليتهال بخصوص در نوع قدامي دررفتگي زانو شايع است، چرا كه شريان نسبتاً غير قابل انعطاف، در اين ناحيه تحت كشش قرار گرفته، آسيب انتيمال رخ داده و نهايتاً ميتواند ترومبوز شريان پوپليتهال رخ دهد.
انسيدانس آسيب شريان پوپليتهال حدود 25% گزارش شده است. بهترين نتايج ترميم شريان موقعي بدست ميآيد كه عمل جراحي ظرف 8-6 ساعت اول پس از آسيب انجام شود- اعمال انجام شده پس از 8 ساعت در يك مطالعه تا 86% منتج به آمپوتاسيون اندام شده است. بنابراين معاينه نبضهاي ديستال در بيمار مبتلا به دررفتگي زانو الزامي است.
آرتروگرافي در تمام بيماراني كه در بدو مراجعه نبض ديستال آنها لمس نميشود، الزامي است. حتي اگر پس از جااندازي دررفتگي نبض ديستال برگشته باشد، چرا كه ممكن است پارگي انتيمال رخ داده باشد و عليرغم برقراري پرفوزيون مكفي ديستال، باعث ايجاد ترومبوز و انسداد جريان خون ديستال بطور ثانويه شود.
* در بيماراني كه نبض ديستال در بدو مراجعه لمس ميشود و علايمي از نظر اختلال عروقي ندارند، اندام مبتلا بايستي پس از جاندازي دررفتگي زانو در يك آتل بيحركت شده و نبضهاي ديستال براي مدت 72-48 ساعت كنترل شود.
آسيبهاي همراهي: علاوه بر آسيب عروقي، شكستگي اميننس (intercondilar) تيبيا، پارگي مينيسكها و آسيب عصب پرونئال گزارش شده است. دررفتگي زانو بدون آسيب و پارگي هر دو ليگامان صليبي نميتواند رخ دهد، منتها در مواردي كه دررفتگي بطور خالص قدامي يا خلفي است، ثبات مديال و لاترال مفصل ميتواند باقي مانده باشد.
انسيدانس آسيب عصبي بين 16% تا 40% گزارش شده است. معمولاً عصب پرونئال آسيب ميبيند و تقريباً نيمي از اين آسيبها باعث اختلال نورولوژيك دائمي ميشوند.
درمان: بعد از جااندازي دررفتگي بيحركتي با آتل و براي مدت 72-48 ساعت كنترل نبض الزامي است. درمان ليگامانهاي آسيبديده در سن زير 40 سال الزامي است. در سن بالاي 40 سال وقتي دررفتگي تنها قدامي يا خلفي باشد در صورتيكه بيمار كار نشسته داشته باشد و فشار زيادي روي اندام وارد نيايد، مي توان درمان كنسرواتيو انجام داد.
آرتريوگرام در بيمار مبتلا به دررفتگي زانو
-